یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ز ان لحظه که یادم کردی ای دوست

ز ان لحظه که یادم کردی ای دوست
نبود من ز اشکی ریختی ای دوست
ز حسرت خوردی وخاکستر عشق
چو طاقت بردی و غم در بر عشق
نبودم تا که باشم در خیالت
زغم پیشکش کنم من وصف حالت
ز صدها کاش ز احساس درونم
تو را کی بینم ای شاه برونم
چو نقره، تو غنی و بی بهانه
ز غم را می زدایی بر به چهره
دلم پر خون چو گشته از فراقت
چو می جوید ز هر جایی سراغت
ز هر جایی کنار دل نشستی
گل هستی و ز سر منزل نشستی
همی گویم هوا خواه تو هستم
به یادت سر نَهم هر جا که هستم


زهرا شعبانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد