یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

قلم تو را به نقشِ موسم بهار می‌کشد

قلم تو را به نقشِ موسم بهار می‌کشد
دلم چکامه‌ی مرا به صحنِ یار می‌کشد

تمام حرفهای من درون سینه مانده است
به دوشِ خود گلایه را ولی سه تار می‌کشد

اگر هوای دشت و گل دوباره بر سرم زده
شقایقی دل مرا به سبزه زار می‌کشد


به پای تو سبد سبد چنین ترانه چیده‌ام
دلم برای دیدن تو انتظار می‌کشد

طلیعه‌ی فروغِ جا‌ن به وسعتِ طلوع توست
زلال چشمِ تو مرا به چشمه سار می‌کشد

عزیز سرزمین دل به شعر من خوش آمدی
بیا که با ظهور تو غزل کنار می‌کشد

چو لاله گیسوان خود به دست باد میدهی
پرنده ناز لاله را به افتخار می‌کشد

تمام شب به زیر سقف آسمان نوشته‌ام
به صفحه‌ی دل آن قلم رخ نگار می‌کشد

علیرضا حضرتی عینی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد