یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

شیار 143

شیار 143
۱۴۰۳/۴/۱۰ شماره ثبت ۶۶۰۲۳۶
قبل کوچ با روی گلگونت بگفتی،
دار قالی را بپا کن.
موقع برگشتم از دشت لاله،
نوعروست را صدا کن.
من به شوق دیدنت،
رج به رج کل میکشم.
گونه ی تبدار تو،
در نقش قالی میکشم.
شال کمرم بسته به یک موج خبر،
وصله شده.
لاله ها بار دگر در دشت ها،
دسته شده.
وقت برگشتنت بالاله ها،
سرآمدن.
لاله ها خشکیده روی دشت ها،
در آمدن.
هرکه گل گم کرده بود،
جویید آن را.
مثال من به هر گل که رسید،
بویید آن را.
به وقت رفتنت چون یلان،
کردی سفر.
تورا قنداق پیچ ،نوازش میکنم،
بار دگر.
شدم گریان در آغوشم تورا،
بوسیده ام.
لاله ام را بر خدای دشت ها،
بخشیده ام.
(تقدیم به روح پاک شهدا و مادران چشم به راه)

.معصومه داداش بهمنی.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد