ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
درد جز پیش صاحبش خریدار نداشت
همه یِ مثل ها دروغ،دل به دل راه نداشت
دنیایِ ظلم و ظالم دیدنی نبود
سیب زردِ این گلستان، چیدنی نبود
کوه به کوه رسید نه عاشق به یار
حق خوردنی و به مقصد رسید آن کج بار
در همیشه به یک پاشنه چرخید فرقی نکرد
به سرش دستمالی بست با آنکه دردی نکرد
بُزَک بیچاره تلف شد،بهاری هم نرسید
زِ معرفتش کوچکی کرد به بزرگی نرسید
رنگ آسمان در همه جا یکی نبود
در این ستون و آن ستون هرگز فرجی نبود
زمین گرد نبود و شکلِ دایره نداشت
تو به سویم باز نگشتی،اصلا جاذبه نداشت
گذشت دوره یِ پتروس ها دل نبند دیگر
آدم های خوب تمام،یا کم اَند دیگر
تحمل درد و صبر تنها راهِ توست
آش کشک خاله و...گُمانم به پایِ توست
برای غزل و مثنوی واژه ها بسیارَند
مرحمی که ندیدم اما،ماشه ها بسیارَند
آرمان طاهری