ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
میشود ماهم شوی ماهی شوم بینم تو را؟
یا بری بالا مرا یا آورم پیشم تو را؟
میشود یک گل شوی، دورت بچرخم بویمت؟
یک بغل محوت شوم من، بعد از آن چینم تو را؟
میشود گلدان شوی من ذرهای خاکت شوم؟
در دلت اسکان گزینم در بغل گیرم تو را؟
در طبابت ماهری انگار، آیا می شود
من شوم بیمار تا محرم شوم بوسم تو را؟
می شود شمعم شوی تا پر زنم پروانه وار؟
در تراکم، در تَلی از شعله ها جویم تو را؟
شانه آیا میشود باشی سرم را وقتِ غم؟
روزِ سختم میتوانم اتّکا دانم تو را؟
می شود دریا شوی من هم بَرَت ساحل شوم؟
وقت طوفان هم غنیمت، سمت خود خوانم تو را؟
بیت آخر می پذیری تا که قربانت شوم؟
می شود جانم شوی از روح و جان خواهم تو را؟
فاطمه محمدی