یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

واسه ی منی که حبس ابدم

واسه ی منی که حبس ابدم
توی زندون بدون پنجره

غیر میله ها و دیوار سیاه
نبوده دور و برم یه منظره

تو بودی که گفتی می گیری برام
حکم آزادی از این اسارتو


گفتی نزدیکه رهاییمو فقط ،
همه چیز و بسپرم به دست تو

اما برگشتی و جای تبرئه
توی دستات حکم اعدام منه

اون همه دم زدی از رفاقتو
رو سفید کردی تو هر چی دشمنه

حالا جلاد منی و می بری
منو پای چوبه ی بلند دار

واسه ی بریدن این نفسا
نداری یه لحظه آروم و قرار

آدما حلقه زدن دور و برم
 غرق لذت از تماشای جنون

تا ببینن چه جوری جون می کنه
یه نفر بین زمین و آسمون

دیگه هیچ فرقی نداره بودنم
زیر پامو دوست داری بزن ، نزن

دیگه واژه های مرگ و زندگی
هیچ کدوم فرقی ندارن واسه من

گفتی حرف آخرت رو هم بزن
من فقط یه آرزو دارم و بس

تو رو آروم نذاره حتی یه دم
 یاد من موقع آخرین نفس

آرزو بزن بیرانوند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد