ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
گفت شاعر گاهی عشق از درد دوری بهتر است
آری اما این صبوری مثل تیغ خنجر است
گر نبینی اول روز آن رخ زیبای او
کور می گردد دو چشمت ؛ روز ، روز کیفر است
می شود از راه دوری دل به چشمت خوش شود ؟
در گمانم این شبیه یک جهاد اکبر است
جا نمی گردد تمام درد هایم توی دل
جای آنها در درون حجم صدها دفتر است
خسته ام از هر چه این دنیا برایم ساخته
چای می خواهم ز دستت چای چیز دیگر است
عکس زیبایت به روی مردمک هایم نشست
گر گذاری سر به شانه حکم صدها زیور است
فریما محمودی