ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
کاش در دوران نوپایی، می ماندیم هنوز
کاش باز اشعار نامفهوم، می خواندیم هنوز
کاش در رویا وترسیمی، ز فرداهای دور
خودرویی با یک تایر و چوب، می راندیم هنوز
کاش با فتح و فتوح و قله ها کاری نبود
بذر را در یک زمین، با دست می شاندیم هنوز
عطر و بوی کاه و گل، همراه با خشت گلی
این چنین تقدیر زشت را، می ترسانیدم هنوز
بر نگاه و صورت بشکسته ی هر آینه
نور و عشق را همزمان بر آن، می چسباندیم هنوز
منصور نصری