ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
دلتنگ نشو، بغض نکن، آه نکش باز
هی حسرت دلدار و هواخواه نکش باز
دلبسته نشو مثل کویری به نم ابر
هی سایه ی آن ابر به درگاه نکش باز
بی درد بمان تا که مرا داری و بر دل
بار غم دیرینه ی جانکاه نکش باز
نقاش نشو تا که شوی گم به خیالات
آن زورق مهتاب سر راه نکش باز
من نیمه ی گمگشته ی دلخواه تو هستم
هی حسرت آن همدم دلخواه نکش باز
منظومه ای از درد چرا؟ سرو بلندم
آه از پی یک لذت کوتاه نکش باز
دیوان بگشا تا شبی از راه بیایم
با بودن من آه سحرگاه نکش باز
من مات نگاه توام و شاه جهانت
در صفحه ی شطرنج دلت شاه نکش باز
من نوری شعرم که دهم نور به مهتاب
در سایه ی مرداب دلت، ماه نکش باز
آرمین نوری