یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

قلبی که ترک خورده به کارِ تو نیاید

قلبی که ترک خورده به کارِ تو نیاید
یک عاشقِ افسرده به کارِ تو نیاید

با جوهرِ ته مانده یِ خودکار نوشتم
دیوانه وُ دلبرده به کارِ تو نیاید

وقتی که بیابان شده تقدیرِ نوایم
این بلبلِ آزرده به کارِ تو نیاید


خشکیده دو دل بر تنه یِ خشکِ درختی
احساسِ دلی مرده به کارِ تو نیاید

چیدی یُ گلابی ندهد ، حیف عزیزم
شاخه گلِ پژمرده به کارِ تو نیاید

چون لعبتکی تلخکِ بزمت شده بودم
این بازیِ نابُرده به کارِ تو نیاید

بر شانه یِ من کوهِ دغل تاب ندارد
سنگین شده این گُرده به کارِ تو نیاید

چینی یِ دلم بند زنی فایده دارد؟
قلبی که ترک خورده به کارِ تو نیاید


میثم علی یزدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد