ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
با خبر باش که مرا ضربه عشقی زده اند
استرس های مکرر به چه کشتی زده اند
دل خوش ازحادثه ها غرق تماشا کردند
درداین بارشکستم به چه هشتی زده اند
حسرت دوری عشق کرده دلم رامخدوش
من که بیمار توام بخت سرشتی زده اند
صحبت ازدکتر و از راه علاجش چه کنم
ازروانکاوی عشق صحبت زشتی زده اند
من که مجنون تو ام حال مرا خود دانی
گر خلاصم نکنی دشنه به خشتی زده اند
راه سی ساله من بین که چه هادیده دلم
می شود دید چرا طرح بهشتی زده اند
حاکما درحرم عشق چه ظلمی شده است
بخت و اقبال مرا طرفه به نشتی زده اند
جعفری ضربه عشقی که تورا کرده جنون
با سپیده چه کنی ضربه زشتی زده اند
علی جعفری