ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در من هزاران آرزو در خواب رفته
چون کشتی عشقی که در گرداب رفته
در پای پرچین بلند عشق, بی شک
قدِ بلندِ آرزوی ام آب رفته
دارد شکوفه های یادت می پلاسد
در تک درختی, پای در مرداب رفته
شعر مشیری هم ندارد لطف بی تو
از کوچه ی دلدادگی مهتاب رفته
آفت به شعرم خورد بعد از رفتن تو
از شعر من چون واژه های ناب رفته
جسمم پر از درد است ,روح زخمی من
تا پیله ی تنهایی ام بی تاب رفته
بیدارم اما خواب می بینم که مُردم
در طاقچه انگار عکسم قاب رفته
شمعم ولی دور و برم پروانه ای نیست
از نسل این پروانه ها آداب رفته
شهرام_آذین