یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

در خاطراتم که قدم میزنی ...

در خاطراتم که قدم میزنی ...
چترت را همراه داشته باش
اینجا ، بارانیترین نقطه ی دنیا میشود ...
وقتی اشکهایم از ابرهای حسرت ...
بر سره خاطراتی از تو ، سرازیر میشوند
دست خودم که نیست ...
جای خالیَت ...
جای پای قدمهایت در خاطراتم ...
مگر میشود روزهای ذهنم بارانی نشود؟
ای کاش ...
فقط چند لحظه ، از خاطراتم بیرون می آمدی ...
کمی کنارم مینشستی ...
تا لبخندم را بتابانی بر تمام حسرتهایی که از تو به یادگار مانده
تا از پسشان ، آبی ترین امیدها را در بودنت ببینم

حسین علی اکبری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد