یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

با خنده‌ی لب‌هایش بر غصه شکر ریزد

با خنده‌ی لب‌هایش بر غصه شکر ریزد
چون یار شود با ما صد غصه زدل خیزد
بر زلف سیاه از عشق زیبا نظری کردم
وز کنگره مویش صد توطئه بر خیزد
در اوج جوانسالی او گوهری احساسی
بی باک تر از باران بر خاک دلم ریزد
آن لحظه که یارم نیست آرام و قرارم نیست
اشک از رخ غمبارم می گرید و می ریزد
مستم ن چنان از می آید خبری از وی ؟
ساغر شکنم آن دم غم خیزد و بگریزد
سیدحجت اله طباطبایی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد