یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

هرگز . . . بیادندارم

هرگز . . .
بیادندارم
چه سالی بود
ودرچه ماهی
فاخته ای آمد یهوئی
نهاد آشیانی
بر شانه دلم
و . . .
آنهم بیاد ندارم
چه سالی بود
ودر کدامین ماه
که آوارشد
آشیان بی پرنده
برکنج دلم
اما اینش خوب یادمه
برای سرمای زمستانش
هرروز آشیانی نو
بپا می کنم
بر فرازدل تنگم
به امید . . .
آری فقط به امید
یکبار گیر افتادن فاخته ام
آخر او نمی داند
چه قفسی ساخته ام برایش


رحیم فخوری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد