ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
شبی دوباره پنجره های بسته را می گشایم
و سلام می کنم به ماه،
شبی دلتنگی هایم را دور می ریزم
و آشنایی هامان را
با این روزگار خاکستری
به تقسیم می نشینم،
من شبی دوباره عشق را،از نگاه تو می دزدم
و آن را با همهی خستگی هایم
در شهر جنون
چراغان سردر خانهی باور می سازم
کاش می دانستم
تا صبح لبخندهامان، چقدر فاصله ،
انتظار مان ، وسعت بخشیده!
کاش می دانستی
طنین گام هایت ،در گوش من
نجوای شوق ،می خواند
کاش می دانستی......
اعظم حسنی