تو از میان نارونها،
گنجشک های عاشق را
به صبح پنجره دعوت میکردی
وقتی که شب مکرر میشد
وقتی که شب تمام نمیشد...
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بعضی از تنهایی ها ...
درمان ندارد پوک می کند...
تکه هایی از وجودمان را حذف می کند...
بعضی از تنهایی هافقط یک درمان دارد...
که باشد..بیاید.. بماند....!
عاشق که باشی
همه چیز را با او میسنجی ،
به زیباییش ،
به چشمانش ،
به سلیغه اش ،
به افکارش
و یا به اعمالش !
چقدر از خودت قافل میشوی !.....
همیشه رد خودم را
پیدا میکنم
میان دشتهایی که
رازهایشان را
فقط ابرها میدانند
سیده مریم وهابی