ایمان داشتن کار مشکلی است.
مثل اینکه کسی را در تاریکی دوست بداری و او خودش را نشان ندهد!
ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
فتادهام به رهت
چشم و گوش گشته سراپا
بیا که گوش به آواز،
پا و چشم به راهم...
"وحشی بافقی"
چشمانت
آبی دریاست
یا آبی آسمان
فرقی ندارد
من یا غرق می شوم
یا پرواز می کنم!
منوچهر پورزرین
در خیالم می نشینی
آنسان که زمین
صدای باران را می پذیرد
و گل ها صورتشان را
زیر قطره ها می گیرند
پرویزصادقی
کسی چه میداند
چند نفر در بسترهایی جدا از هم
یکدیگر را در آغوش گرفته
و به خواب رفتهاند...
ازدمیر آصف | ترجمهی فرید فرخزاد
قهر نکن عزیزم
همیشه که عشق
پشت پنجره هامان سوت نمیزند
گاهی هم باد
شکوفههای آلوچه را میلرزاند
دنیا همیشه قشنگ نیست
پاشو عزیزم
برایت یک سبد گل نرگس آوردهام
با قصهی آدمها روی پل
آدمها روی پل راه میروند
آدمها روی پل می ترسند
آدمها
روی پل
میمیرند
ویسلاوا شیمبورسکا