ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
غزلی بنویسم
روی برگ های سپید
منزوی
حافظ دوران من است
شعر من
بوی تورا
کم دارد
فاضله هاشمی
چشم بر راه حسین
دست همراه حسین
برادر عباس خاطرم هست هنوز
میدرخشد در آسمان ماه حسین
قطره ای اشک
بر پیکر دریا بخوان
موج ها را فرصت ساحل نیست
فاضله هاشمی
بخوان مرا
بکن رها
ز دست واژه ای
خموشی من است
به نام تو
به آسمان سلام میکنم
گل سرخی ناپیدا
مرا پاسخ نمیگوید
تن خسته از پاییز
دستی میکشم
بر سر آذر
و میگویم
دوستت دارم
تا لحظه ی آخر
فاضله هاشمی
پاییز را کم کنید
اجرای آذر خوب نیست
یلدا برگزار نمیشود
بلیط هایمان را پس دهید
فاضله هاشمی
دست هایم را
به پاییز داده ام
تو را
دوباره بیافریند
فاضله هاشمی