یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

ای دلیل زخمه های زخمی گیتار من

ای دلیل زخمه های زخمی گیتار من
بعد تو شد سرفه تنها همدم سیگار من

سر به روی شانه ات اشکم چراغ خانه ات
سایه سارِ قامتت افتاده بر دیوار من

زردیِ برگم همان ارگم که می لرزم به خود
شک ندارم ساده میریزد سرت آوار من


گرچه فنجانم دوباره بوی مردن میدهد
باز هم میخواهمت ای قهوه ی قاجار من

رفته ای اما خیالت بیخیال من نشد
رفتی و پیچیده تر شد بعد تو طومار من

می رسد روزی که برمیگردی و من نیستم
آه ای تکرارِ لاکردارِ طوطیوار من

مهین خادمی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد