ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
نبودی و شبم افتاد در تبی بیتاب
و ماه، مثل من افتاد در غمی نایاب
دلم شکست، ولی درد را صدا نزدند
شبیه شیشه که بیصوت میشود نایاب
تمام پنجرهها رو به هیچ وا ماندهست
چه فرق دارد اگر باغ یا قفس، بیقاب؟
تو رفتهای و جهان را کسی نمیفهمد
که بیتو هر نفسی هست، مرگ با آداب
نگو که فاصله تدبیر عشقهای بزرگ
که عشق، کشتهی تدبیر شد در این مرداب
به خواب سرد درختان، خزان دخیل شدم
که باد، شاخهی خشکیده را کَند از خواب
هزار مرتبه باران به سنگ بوسه زد
نشست خاطرهات در دل ترکها، آب
کلید خانهات افتاده در دل دریا
و موج، حافظِ آن راز مانده در محراب
دریغ، بعد تو حتی خدا نمیداند
کجای آینه افتاده است نامی ناب
مهرداد خردمند