ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
بار حسرت بر دوشِ ریسمانِ حلقه در دستش
و بادبادکی لغزنده بر سینهء آسمان،
به ضرب شلاق طوفان،
می رفت و دور میشد و گم
در امتداد مشتاق نگاهش
بی هیچ ردّی و دنباله ای
در فردای نظر
شبانگاهان ایستاده بر بام بلند
سوسوی چشمانش را به ستارگان می بخشید
تا مگر بازیابد درخشش ستاره دنباله داری را
که باد برده بودش،
در غروبی بناگاه
نادر صفریان