یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

من آمده بودم که به من قند مکرر بفروشی

من آمده بودم که به من قند مکرر بفروشی

لبخند تو بر هم زده بازارچه ی برده فروشی

تصمیم گرفتم که به تو فرجه دهم حضرت تقدیر

ای یوسف کنعانی من آه از خانه به دوشی


معمار دل نیلگون من عاشق

از من بگذر آخر قصه چشم پوشی

ثریا امانیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد