یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

وقتی که تو نیستی

وقتی که تو نیستی
کوچه یادش می رود
قبل از تولد شب خاموش
از حضور اسم تو بود
که تا حدودی روشن می شد
برگرد
و دستانت را
بر تن بیهوده دیوار ها بکش
تا نور خالص آبی ات
آرام و نرم

از لابه لای درز آجرها عبور کند
که سایه ی روشن سحرگاهی
اخرین قصه گوی تاریکی باشد

معظمه جهانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد