یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

سالهای زندگی ام

سالهای زندگی ام
بیهوده گذشت
چشم خواب آلود مرا
باز با غوغای درون کرد بیدار مرغ شب
در اتاقی تاریک پاشید نور
پاشید رنگ
در حیاط کوچک ما نور آمد
در هبوط لحظه ها رنگ باخت
نا امیدی
ناگهان نوری تابید پشت بید
نورهای سبز
من راهم را کرده ام پیدا
از درون شاخه ها از میان نورها


فرهاد ظفری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد