ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
جان من را هم ببر، حتماً به دردت میخورد
نازکی، سیمینبدن، آهن به دردت میخورد
چشمهایم را بیا بردار هر دو مال تو
در بلای آسمان، جوشن به دردت میخورد
نازنینا! یاد من را ذرهای همراه دار
در سفر یک دانهی سوزن به دردت میخورد
در خیالت ذرهای از خاطراتم جای ده
گاهگاهی دانهای ارزن به دردت میخورد
میروی حالا که از این خانه قدری صبر کن
«ان یکاد» چشمزخم من به دردت میخورد
شعر از: جواد مزنگی