یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

جز این شعرهای در بغض مانده

جز این شعرهای در بغض مانده
هیچ استخوانی در گلویم نمانده
تو بیش از این واژه ها
چشم هایم را مزار کرده ای
برای ماهی قرمزی که
می رقصد درون کاسه ی شراب نگاهت؛
دعا کن دل قلاب ماهیگیر شکار کند
تنهایی ام را که دلتنگم
آن چنان که آبشش های مرا
همیشه به بوسه ی دستانت
حلق آویز کنم
و تمام دردهای تنم فراموش شوند
کسی چه می داند!
شاید صبح فردا
در این اقیانوس بی نام و نشان
شعری تازه طلوع کند!


مرتضی سنجری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد