یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

شیخ رجبعلی خیاط:

شیخ رجبعلی خیاط:

در ایام جوانی دختری رعنا و زیبا از بستگان دلباخته من شد و سرانجام در خانه ای خلوت،
مرا به دام انداخت، با خود گفتم:

رجبعلی! خدا می تواند تو را خیلی امتحان کند،

بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده و لذت بخش به خاطر خدا صرف نظر کن.


سپس به خداوند عرضه داشتم:

"خدایا! من این گناه را برای تو ترک می کنم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن!"


آن گاه یوسف گونه پا به فرار می گذارد و نتیجه ترک این گناه، باز شدن دید برزخی او می شود،

به گونه ای که آنچه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند،

می بیند و می شنود و برخی اسرار برای او کشف می شود.

نظرات 1 + ارسال نظر
امیرحسین جمعه 2 خرداد‌ماه سال 1399 ساعت 17:36 http://mytat.blogsky.com

این داستان ها به نظرم جز ایجاد و افزایش تعصب فایده ی دیگه ای ندارند.

اینا تعصب نیستند واقعیت هستند...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد