ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
عشق است اینکه یک نفر
آغاز میکند
هر روز صبح را به هوای
سلام تو.......
حمیدسلیمی
درهجوم دلتنگی
عقربه هاایستاده اند
بر صندلی انتظار
آوازنبودن توست
سکوت شکسته ام
سید حسن نبی پور
در کوچههای تنگ و تاریک
جایی که نور از روزنههای غبار گرفته نمیگذرد
پدران، دل شکسته و قامت خمیده
شرمزده از نگاههای بیصدا
دستهای پینه بستهشان
قصههای تلخ روزگار را حکایت میکنند
نان بر سفره نیست
امید بر لبان کودکان
و بغض در گلو مانده
چشمان مادر، دلتنگ روشنایی
و پدر، گمشده در هزارتوی فقر
که راه گریزی ندارد
(از کجای این مسیر بی انتها باید راه گریز یافت ..؟)
هر شب، در سایههای سرد
اشکها بیصدا میچکند
و قلبها، سنگینی بار زندگی را
در سکوتی عمیق میبلعند
شاید فردا
شاید فردایی روشنتر
اما امروز،
امروز فقط سایهایست از درد
که بر دوشهای پدر
سنگینی میکند.
علی مداح
روبه رویم پهنه یک دیوار .
خاطراتم همه آویز به قاب. .
بر تن خسته دیوار سوار .
قاب در قاب
پر از خاطره اند در پندار. .
قاب صد خاطره گه شیرین. .
یافقط یاد یکی در پیشین. .
گل لبخند به هر قاب جاندار. .
مینماید به من خاطره هر دیدار. .
همه در قاب کمی خندانند .
همگی ثبت همین خاطره را میدانند .
فقط آن گوشه راست .
قاب خالی نشسته برجاست
در سکوت منتظر است .
گل لبخند مرا قاب کند .
خاطراتم به دیوار همه پاک کند .
احمدرضاآزاد
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به او یاد میدم تمام اشعار خود را
نه مثل حافظ بخشم سمرقند و بخارا را
نه چون شهریار و انوشه بخشم روح اجزا ومعنا را
مگر مغز خر خوردم در این آشفته بازاری
او بدست آرد دل مارا بخشم تمام دنیا را
سعید زاهدی
اینجا که شب را بیخیال ، روزهم کسی بیدار نیست
آسوده باش ، ای اهرمن ، اینجا کسی بیدار نیست
غفلت سرا شد این وطن ، هر دم عزا شد این وطن
حتی بگو جز یک نفر ، جز من کسی بیدار نیست
ابوذر مهری