ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
در یک لحظه ز نورِ ایمان دور گردی
با دیدن زیبارویی ، دورِ او گردی
به خود آیی ، ببینی خَبط کردی
ز پیشگاه خدا ، خجل و پشیمان گردی
خود خوری کنی ز کردار بَدَت
نه روی برگشت داری نه دیدار کَجَت
از چه روی خودت را باختی
با دیدن ضعیفه ای دردسر ساختی
جای شکرش باقی ، فقط بودت نگاهی
ندادش محلی به تو ، ز آن رویای واهی
از چه روی اشتباه ، کردی با خود
اشتباه آدم و تکرارش ، دگر بار خود
زیبارویی ز آدم خواست میوه ای
زیبا رویی ز تو برد دل و قلوه ای
زیبا رویان بیچاره کنن آن دگران
بایدش سجده کنند خدا را همگان
محمد هادی آبیوَر