یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

اگر آن دلبر زیبا گذر آرد ز کوی ما

اگر آن دلبر زیبا گذر آرد ز کوی ما
ببخشم عالمی را من، به لبخند نکوی ما

نه باغ و دشت خواهم من، نه خشت شهر افسانه
که با عشقش جهان بخشم، به یک موی شب‌روی ما

فلک حیران ز چشمانش، که راز کهکشان دارد
زمین مست است از عطری که آید سوی بوی ما

نگاهش شعله‌ای از نور، کلامش زمزمهٔ جان
جهان را می‌برد از خود، نسیمی از سبوی ما

بخوان فاضل، که این دل را به یادش می‌زند طوفان
که باشد در غزل او، شکوهی همتای خوی ما

ابوفاضل اکبری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد