یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

نمیخوام فیلم درارم

نمیخوام فیلم درارم
ولیکن ،
کاملاً بیقرارم

چون میزان الحراره م

انگارمیخوام بزودیِ پَر درارم

من تبرم ، یا طیاره تبارم ؟
جزوِ طیور که نیستم
اما تبر؟
شاید
چون دارم زندگیمو،
از ریشه درمیارم
شاید گویی جبّارم
شاید گویی به یک جنون دچارم
شاید گویی ناشکرم ،
وقتی برکتها رُو هِی میخورم ،
اما در دنیای خدا هوارم

بَدَست حسِ یه آوار
مُشتم ولی نمونه ی یه خروار
من دنبال تولدی دوباره م
درواقع یه زوّارم
کِی می بینم بر اسبی پَردار وسفید سوارم

ای وای کِش ش در رفت بازم شلوارم
بازم قوزِبالا قوز،
هنگامیکه گفتم چابک سوارم

با اون سرای نیکو،
چون پارچه ای قواره م
وقتی ز ماندن بگی ،
چشمانم ،
مثلِ دوتا فواره ن


بهمن بیدقی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد