یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

نور روز می‌رود

نور روز می‌رود
جغد شب نشسته روی شاخه‌ای
کودکی زپشت بام
میکندنظربه قاب آسمان
رنگ گیسوان شب
چادری سیاه می‌کشد
روی سقف آسمان
کمی سکوت کهکشان
سپس دانه‌ای جوانه زد ز نور
ساقه ای جوانه زدزدانه ای
خوشه‌های زردگون گندمین
ستارگان آسمان شب شدند
شهاب سنگ آتشین
از میان راه شب گذشت
قلم به طرح شب کشید و رفت
گردگون توپکی به نام ماهتاب خنده روی
گونه‌های صورتش به رنگ صورتی
می‌شود نمون بر کران آسمان تیره گون
تمام آسمان نور می‌شود
فضای بین اختران تمام شور می‌شود
خوشه خوشه‌های اختران
دسته دسته چیده شد
خرمنی ز نور ،پرازنقوش
جایگاه خوشه‌های دیده شد
رنگ گیسوان شب، شهاب سنگ آتشین
رنگ خوشه‌های گندمین اختران، جغد شب نشین
در کنار رنگ بی‌نقاب ماهتاب
نگاره ای عمیق و بی بدیل
چنین بیکران نقش رابدون نقص
دست پرتوان ایزدی
کشیده است
یک اثربه نام
قاب شب

ابراهیم خلیلیان

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد