ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
زبانه میزند آتش و میسوزاند این سینه
نمیدانم ، چگونه بیفروغ می گردد این شعله
در این سینه می سوزد ، تمام فکرت و یادت
من فریاد این شرَرَم
فریاد این شعله
پرسه میزنم دائم
به دنبالِ آبی
که خاموش کند ، این آتش دل
و من میترسم
از تکرار
از فردا
از پرواز
من از این فریاد میترسم.
دانیال رستمی
هر چقدر عشق را
فریاد زدم
صدایم به تو نرسید
تا نرسیدن
ردیف شعرهای من شود و
میان قافیه هایم
پیر شوم
مجید رفیع زاد
تا خویشتن
برخواستم،روح از تنم برداشتم...
سر بر فلاتِ
بیکسی،بر مرگِ خود پرداختم...
حسن کریمزاده اردکانی
به نام خداوند عشق.
از خرمن درد و رنج باید گذشت
تا به مأمن عشق رسید
ریشهها را باید سیراب کرد
ریشههای تشنهی آب.
من و تو در فضایی سِیر میکنیم
که خورشید عشق، تابان است
و غبار غربت غم به خاموشی
آنجا دست کسی
به گیسوان تو نمیرسد
و تنها دست من است
که بر جان تو میلغزد
آنجا مأمن شوق و بهار گل است
درد و غم را خبری نیست و
زندگی چنانکه چشمههای زلال.
نه چهرههای خشن
نه سنگریزههای دشت
و نه هیچ حلقهی تاریک دیگری.
....
ما در پرتو عشق
آشیان محکمی برای خود خواهیم ساخت
آنجا که معبد امید است و از
کرانههای ناشناس اثری نیست
آنجا که
نسیم عطر گلهای اطلسی
به مشام میرسد
و عشق به وسعت سحر
دامن میگستراند
و غزال صبح جز تو
سخن نمیگوید.
ولی اله فتحی
گره کار من و دل گر شود بسته به او
میشود جانم جوان و وصف شور وصل او
ماه طلعت میشوم تا ماه من ابروی اوست
این دو روزه رفت ، میخواهم کمال حال او
نیم قرنم رفته و خواهم شوم در بند او
خانه را جاور کنم جانا به استقبال او
سجده میخواهم از آنها که سحرها میدهند
یک سحر تا صبح میبوسم میان خال او
سجده ای پر قل هواللهو و الله الصمد
وای بر حال من و دوریم از احوال او
قاسم رندی
گل انار نشان می دهد
گویی پاییز در راه است
نزدیک اما درو
گاهی خیلی دور خیلی نزدیک
پاییز که آمد
دانه دورشت های دلمان را
دون کرده ودر ظرف های
بلوری خواهیم ریخت تا شفافیت
دانه هایش پیدا شود
انار میوه عجیبی ایست
نه کامل ترش است نه شیرین
ملسی است انسان گونه
که گاهی ترش می شود
و گاهی شیرین
اما تلخیش را هنوز نمیدانم از کجا آورده
شاید هنوز کال باشد
ندا نصراللهی