ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
کجا می روی؟
تمامِ جاده ها
تا ابد
در دست تعمیرند!
چمدانت را باز کن
و عطر این خانه را
استشمام کن...
محمدرضانعمت پور
بودن کنار تو حال مرا خوب میکند
روح مرا به هلهله، مجذوب میکند.
هر تلخی و غمی که ز دور جهان رسد
شیرین لبت به بوسه ای محبوب میکند .
بوی تو بر غزل که نشیند چنانکه گل
هر واژه را کرشمهی مطلوب می کند
تک خال لب که رو کنی ای پادشاه دل
سر را به باختن به تو مصلوب می کند
گفتم که چیست عشق که تلخ است و شکرین
شوری ست از بهشت، که مرعوب می کند
گفتا که نیست شرح و بیانش به واژه ها
احساس را چه واژه ای مکتوب می کند
از عشق جز بلا و غمت ،نیست حاصلی
هر دل که فتح کرد، لگد کوب میکند
با عشق، راحتی و خوشی سازگار نیست
دل را که برد ، این دو سه سرکوب میکند
اما بدان عزیزتر از جان، که عشق تو
تلخ است و باز حال مرا خوب میکند....
عبدالله خدابنده
باران، دست ابر را رها کرد
برگ، آغوشِ درخت را
تو، مرا ...
و اینگونه پاییز شد !
#علی_سلطانی
و حسرتی
نه
این برف را دیگر
سر بازایستادن نیست،
برفی که بر ابرو و موی ما مینشیند
تا در آستانه آیینه چنان در خویش نظر کنیم
که به وحشت
از بلند فریادوار گُداری
به اعماق مغاک
نظر بردوزی
شاملو
گیرم که عقابی همه در اوج و فرازم
ای دوست بجز لذّت تو بر چه بنازم
انسان به جهان هیچ ندارد که چو عمرش
شیرین, همه عمری که به راهِ تو ببازم
اندوهِ فراقِ من از آن سیبِ لبِ توست
تا چیدَم و شد فاش به نزدِ همه رازم
در آینه یِ دل همه تصویرِ تو پیداست
در فکرِ خودم, اینکه بدونِ تو چه سازم
عقلم همه در حیرت و در چون و چرایی
چون با منی امّا همه در سوز و گدازم
علی پیرانی شال
"داشتنت" باید مزهىِ توت فرنگى بدهد،
یا انار گلپر زده،
یا آش رشته مادر بزرگ تو غروبهاىِ جمعه...
داشتنت باید بوىِ یاسِ رازقى بدهد،
یا بوىِ خاکِ باران خورده...
نمیدانم
ما که نداشتیم!
اما داشتنت باید چیزِ خیلى قشنگى باشد...!
مهیا زند