ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
با بغض های بی صدا عمریست من خو کرده ام
گرد و غبار کینه را با اشک جارو کرده ام
حتی خزان را گفته ام بربندد از دل رخت خویش
برف سیاه غصه را صدبار پارو کرده ام
میپیچد آوایی خموش هرلحظه در دالان دل
من خوب میدانم ترا با عشق جادو کرده ام
باز از هراس عشق تو سنگر گرفتم پشت شعر
اما تو تردیدی نکن تجدید نیرو کرده ام !
هربار در اشعار من پیدا و پنهان میشوی
در این غزل دست ترا ای خوب من رو کرده ام!
فرشته امامقلی
تا بپیوندد به دریا، کوه را تنها گذاشت
رود رفت اما مسیر رفتنش را جا گذاشت
هیچ وصلی بی جدایی نیست این را گفت و رود
دیده گلگون کرد و سر بر دامن صحرا گذاشت
هر که ویران کرد ویران شد در این آتش سرا
هیزم اول پایه ی سوزاندن خود را گذاشت
اعتبار سربلندی در فروتن بودن است
چشمه شد فواره وقتی بر سر خود پا گذاشت
موج راز سر به مُهری را به دنیا گفت و رفت
با صدف هایی که بین ساحل و دریا گذاشت
روزگارم درحسرت ـ عین ـ شین ـ قاف ـ
گذشت
زانکه ـ عین ـ شین ـ قاف دنیایه زیبای
دیگراست
چه مطاعی دیدی درجهان که ازآن بهتر
است
آن مطاعی که درآن است ازهمه ی عالم
بهتر است
محمودفتحی
نشاط رفت و احساس جوانی نمیکنم.
نشسته ام و در خیال تو سیر میکنم.
دلم هوای تو کرد,
چشمانم تر شد.
هوای تو آمد,
دلم پر از غم شد.
پژمرد ...
و تنگ شد دلم برای تو
دلم تنگ شد برای تمام روزهای گرم محبتت.
این زمستان, سخت ترین زمستان من است.
یونس نادری