یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بر دوش گذشتم و روز بدیدم،هیچ ندیدم جز تورا

بر دوش گذشتم و روز بدیدم،هیچ ندیدم جز تورا
زین دل و زان دل نغمه ها شنیدم،هیچ ندیدم جز تورا
اختران بر کول ببستم وز همه دریا گذشتم
هر مه و آفتاب بُریدم هیچ ندیدم جز تورا
تو چو کعبه های قبله‌ام،تو چو یکتای هزارم
گر از دست تو امروز به ساغر بچشیدم،هیچ ندیدم جز تورا
جمله از هر نزار و پُر کرانه و فسانه سر کشیدم
چون تورا ندیدم همه مِه ببسته دیدم،هیچ ندیدم جز تورا
کسمه های تو ببافم،بشکستی،می بریزم به سرابی
که کنون همه عقلم را جریدم،هیچ ندیدم جز تورا
تو بیا که چراغ راهم و گر آن مهر صحابم
همه همهمه تو باشی که چو فغانه پریدم،هیچ ندیدم جز تورا
تو گر از روی عشقم به فراری وگرم باور مداری
تو اگر روزی نیایی هیچ ندیدم،هیچ ندیدم جز تورا


فرهان منظری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد