یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

با سر خودت را تا کنارم می‌کشاندی

زیباترین خوابم اگر تعبیر می‌شد
شایسته‌‌ی پیوسته‌‌ی تقدیر می‌شد...

تصویری از برخوردِ شیرینِ تو با من
مجنون هم از لیلاش دیگر سیر می‌شد...

سیمرغِ وصلت را به دستم می‌سپردی
دنیا از این پروانگی تحقیر می‌شد...

دیوانِ زلفت را به رویم می‌گشودی
پیرِ جنونم لایقِ تفسیر می‌شد...

یک‌بار اگر یک‌بار با من می‌نشستی
تا حشر در دامت دلم زنجیر می‌شد...

با سر خودت را تا کنارم می‌کشاندی
یک‌آن اگر چون‌من دلت درگیر می‌شد...

دردی که‌من، از دوری‌ات یک‌شب کشیدم
یوسف اگر می‌بود جایم پیر می‌شد...

چون منتظر افسانه می‌شد داستانم
زیباترین خوابم اگر تعبیر می‌شد...


حسن کریم‌زاده اردکانی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد