یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

کنارِ این جاده کفش هاپُرازخون است

کنارِ این جاده
کفش هاپُرازخون است
راه طولانی ست
حرفی بزن
یا ، قناری را
ازپشتِ پنجره فراری نکن
شب زیرِ این چتر
پروانه ها درآتش اند
خاکستر وُباد هم آغوش

این جا به پلکِ سرخِ شقایق هم ظنین شده ایم
به لبخندِ ، آوازِ ، گونه هایِ انار
... کلونی شکسته ، وُ
این لولا باصدایِ زنگ می چرخد
جایِ اشکِ ماگلدانی ست
کنارِ آتشی
که پروانه هایش
خورشید می بوسند

کنارِ پیچک ها
دلی
بی نصیب انار می برد
انگشتری ، به طوافِ طلایِ ماه

نازنین !
دست افشانِ صدایِ کدام غریب بودی
کنارِ اشک وُ تمشک وُ شاخۀ شاتوت ...


فریدون ناصرخانی کرمانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد