ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
سوز می آید
سوز
از قعر جنوب
از بطن شمال
بهار هم بی رنگی ها را
رنگ می زند
حس غلیظ زنبق ها
جاری ست میان دو تا مانکن کوه
جاده ها
دروغی سراشیبی ها را
خط می زنند
من و تو ماهی می شویم
وقتی ریزگردها
در ریه ها را گل گرفته اند
اروس
خزه ها هم از درد تن به آب زده اند
هی درد و درد و درد
درد اول :
صخره سنگی
که نقشه پرواز می کشد
درد دوم :
حسرت های جوجه اردک زشت
درد سوم :
حالی نیست تا کوزت
تاریکی را به آتش بکشد
درد چهارم :
این هوای تیره
درد پنجم :
بیگ بنگ بی نطقه
درد ششم :
بخت بلند خرخاکی
درد هفتم :
ربات بی اصل و نسب
درد هشتم :
روسیاهی نفت
درد نهم : دلار بی اعصاب
.....
راستی و دیوانگی من دیوانه
آه !
بار اندوه زمین را
کدام سیاره به دوش می کشد ؟
اروس بمان
تا وقتی روزی گشوده شود
زبان چشم های بازمان .
کامران اسدی
از آغاز فریاد بود
که دم خروس ها را می چید
به وقت آه
سرو نازم
بنزین است
زیر این چشمه
زیر این خاک
می دانم
بی قناعت
اما
دل به دریا می زنی
سرو نازم
ازوقتی که از آیین زمین جدا شدی
در تهاتر سرب با مهتاب
گیاه ماه
از شهرررر شانه های تو سیراب می شود
سرو نازم
سال ها خمیده می شوند
و فضا
و تصویر هم
تو اما
با همه زخم ها که از رحم داری
هر لحظه زاده می شوی
سرو نازم
تنها سروها
و تنها سروها
پله پله. تا آفتاب
دانش عشق را می دانند
صادقانه بگویم
سرو نازم
هنوز
این شمع دانی ها رد تو را می زنند
به دستگیره ها بگو
پنجره ها را باز کنید
اتاق تاریک
که حافظه باغ نیست
سرو نازم
و در این دقایق
که تصلب شرایین گرفته اند
من و تو ادامه داریم ...
سرو نازم
کامران اسدی