یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

بی عشق تو دنیاست پریشان و غم انگیز

بی عشق تو دنیاست پریشان و غم انگیز
با عشق تو زیباست گُل افشان و دلاویز


قلبم شده صد پاره نگارا به یقین هست
تیرِ مژه ات تیز تر از خنجرِ چنگیز


اعجازِ نگاهِ تو ، مرا می کُشد ای عشق
لبخند بزَن ، کاسه یِ صبرم شده لبریز


روح از بدنم رفت همان دَم که تو رفتی
چندان که شدم سردتر از موسمِ پاییز


دیشب من و مهتاب به یادِ تو نشستیم
ناهید رسید از رَه و پروین و زُحل نیز


با آمدنت باز به جسمم تو دَمیدی
من زنده شدم مست تو و شاد و سحرخیز


تا خانِ ششم رفتم و با دیو به عشقت
در مرحله یِ هفت شدم سخت گلاویز


از کوچه یِ الهام‌ ندا داد که ای دوست
تا وصل دهد دست زِ اغیار بِپرهیز

علی باقری

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد