ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
در من
هزار نور
به بیداد مرده اند
اکنون
کدام نور
مرا سایه می کند ؟
حمید رضا یعقو ب زاده
از توبه های هرشبه خستهام
از فکرهای ممتد منتهی به تو خستهام
از این من خراب به ظاهر بدون نقض
از روزگار پر از درد ساکت خود خستهام
بی این که بخواهم ادامه را
از این مسیر ادامه دار خستهام
از این که صرف نکردم عمرم را به جستو جوی یار
از این بی کسی مزمن خستهام
روحی ملتمس در جسمی ناتوان
از این تناقض بدون راه حل خستهام
عمری در انتظار فردایی مملوع از قرار
از این بیقراری پر امید خستهام
تمام عمر دستانم سرد بود بدون تو
از تویی که دست در دست من نگذاشتی، خستهام
خستهام اما هنوز چراغ امید در دلم روشن است
از این خستگی ناپذیری قلب بیقرار خستهام
مهدی نصرت آبادی
جنگ جهانی سوم
خیلی وقت پیش تمام شده است؟
و ما داریم
مَجازن جان های همدیگر را
بر تنهامان تعویض میکنیم
رامین یوسفی
در آن هنگامه ای را که همه از هم گریزانند
چو باطن ها عیان گردد بدین خاطر پریشانند
همه جرم و گناه افشا گزیده می شود لبهـا
نـدارد بـی گمـان نفعـی اگـر زار و پشیمانند
سلیمان ابوالقاسمی
گر نیابی مرهمی زخمت به اب دیده شور
مثل بارانی بهاری تا شود غم از تو دور
نور چشمی غرق تاریکی نخواهم ، امدی
سایههم بازیچه دستان سرما هست نور
آسمان الوده طغیان می کندطوفان شده
باد وحشی ، میبرد ابر بهاریرا به زور
عاقبت ویرانه شد این بی ستون سینه ام
آدمی هم میشود تنها ولیکن به مرور
مثل ابرها شاد و رنگی کن جهانم هر زمان
پر ز آرامش وفا جو ساده خاکی بی غرور
مریم نقدی