ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
نه به چشم من درآید نه دهد به من نشانی
نه به بندگی نوازد من و من نیم ادانی
وگرش بگویم ای جان بنما به ما رخت را
سیقول لا احب رؤیتی فلن ترانی
سر کوی ذوالعجایب چو نگار من درآید
نه بود خبر ز بیداد و ز جور و سرگرانی
همه درد خویش در دل به خفا نهان نهادم
ز شراره اش خدودم شده سرخ و ارغوانی
به صفای خویش گفتم که صنم وفا ندارد
تو بکش دو پای خود را ز چه از پیش دوانی
به من غریب گفتا تو بخوان حدیث رجعت
به امید روز وصلت که بود ربیع ثانی
مسلم دریس جرفی
مرد!
چشمهایت را از خاکستر برکَن.
افکارِ پوچ قارچِ تاریکیاند؛
بسوزانشان.
غم، مسریست؛
سطر به سطرِ روز میدود.
شادی را باید شکار کرد
با دستانِ همین لحظه.
شمشیرت را
که زیر غبارِ سالها میپوسد
از نیامِ فراموشی بیرون بکش؛
تیزش کن
بر سنگِ تجربه.
رنجِ روزگار
بچهگربهایست در پوستِ شیر؛
سایهٔ تیغت را که ببیند
عقب میرود.
کوروشها، چنگیزها…
آمدهاند و رفتهاند.
اگر بایستی،
تاریخت همین دیروز خواهد بود.
چرخِ آسیاب که ایستاد،
باد اگر مُرد،
آب اگر خشکید
پا در رودخانهٔ اراده بگذار؛
دستهای خودت را موج کن.
لبخند بزن
همچون فرمانده پیش از یورش؛
روحیه، پرچمِ میدان است.
برخیز،
و تیغِ آفتاب را
در آینهٔ چشمِ جهان بکش.
حمید رضا نبی پور
سیبـی نچیدیمـو
بیرونمــان کــردی؛
خــدا هم که باشی
به بهشتت باز نخــواهم گشت!
ساناز زبرشاهی
سقف ترک برداشت،
و خدا
چکهچکه
در ذهنم ریخت.
دیوار به من گفت:
تو نه پیامبری،
نه معمار؛
تنها سایهی افتادن را خوب تقلید میکنی.
محمد حسن طباطبایی جعفری
عشق در چشمانت
به سجده افتاده
قیام کن
تا دوباره از چشمانت
سوره عشق نازل بشه
دکتر محمد کیا
نترس ما فراموش نمی شویم
حوالی آخرین بوسه ی ما
دیواریست
که پیکره ی وصل ما را
در عمق جانش مومیایی کرده
تا نشانی از عشق را
دزدکی بر مسلخ گرسنه ی
خشم زمین باستانی کند
نازنین رجبی
آسمانِ شعرِ من در التهابِ زندگیست
می سرایم از تو که عشقت شرابِ زندگیست
زندگی ذاتاً خودش که درد و آه و غصّه است
خنده هایت نازنینِ من نقابِ زندگیست
بی تو شعرم واژه هایی گنگ و بی معنا و پوچ
با تو هر بیتم شکوهی در کتابِ زندگیست
صورتِ مجلس نوشتم روز و شب با این و آن
صورتِ محبوبم امّا حرفِ نابِ زندگیست
بهترین قابی که ثبت است در نگاهم تا ابد
دخترانم با تو در عکسی که قابِ زندگیست
مسعود اویسی