یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

باران ببار بر گونه ها، اشکم ببارد پنهان

باران ببار بر گونه ها، اشکم ببارد پنهان
دریا مرا در بر بکش، مرهم ز سوز هجران

لنگر بیندازد دلم، چون کَشتیِ در طوفان
کُشتی مرا در موج غم، با یاد موی مژگان

باده بریز در جان ما، با گوشه ی نگاهت
ساقی گشا میخانه را، ای آهوی گریزان

خاکم ز سرما، ای صنم، آذر به جانم افکن
تا شعله های عشق تو، روشن کند بیابان

در بزم دنیا می زنم، آوای مرگ و هجران
پروانه آتش می کشد خود را به پای جانان

هر دم خیالم می کشد، نقش و نگار ابرو
اشکم فغان سر می دهد، گویای راز عریان

شن های ساحل دفتر خط و نشان من باش
پیوسته بنویسم بیا، دل می دهم به پیمان


سیدعلی موسوی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد