یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

چرا... صدایِ نور

چرا...
صدایِ نور
درحلقه هایِ زُحل که می افتد
آوازهایِ ... نخواندۀ ...اندوهی نارنجی ست
یا ، تبارِ حلقه هایِ تو
کتیبه را دیوانه می کند
گهواره را بی تاب
بی تابِ خوابی نارنجی

چرا ، اضطرابِ دست هایِ تو
گیسوانِ بادرا ، می آشوبد
تا ، این بهار هم
درانزوایِ مخملی ی گل هابپوسد
تا ، فریاد ، از استخوانِ سوختۀ خورشید بیآید ، نارنجی
یا ، آوازهایِ حریرِ ، ذهنِ ، باغ
اندوهِ گُلی را
به آسمانتقدیم کند
تاماه دوباره بچرخد
با زُلفِ کج اَش ... نارنجی .


فریدون ناصرخانی کرمانشاهی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد