یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

پیر دلی با جوش و خروش

پیر دلی با جوش و خروش
سینه را بشکافته از زجرِ نوش

دورش حلقه ایی گِرد از چاکران
بنشسته دست بوسان در آن زمان

اورا صد جهت را از صد طبق چون نور است
خاکبرسانی همچو ما در پیش او چون کور است

از دردِ یار کم کَمَک خود را کشید
ساغرِ زهر به نامِ همه اقیارنوشید

همه جام ها پر؛ رو به بالا سرازیر شد به یاد
حلق و دهان را پیش کشی دادم مبارک باد

هنیئا لک زنان نوش گفتند: باده ات نوش
سینه پر جوش و خروش ،بیقرارِ مدهوش

درکشیدم از ساقرِ آتش افروز پر خروش
که حکایتم چنین رسیده اس گوش به گوش

آن شیخِ سیه مستی که دردَش شد چاره اش
توبه پوریا بود که بد مستی شد شکستنش


پوریا یلدار

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد