ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
...و جهان پنجرهای ایست
سرد و عبوس
آویخته بر دالان تنهایی
در خاموشی بی رنگ تقدیر
که تو پیر شدن مرا می بینی
و من نبودن تورا انتظار می کشم...
بیا
بر سر این دلتنگی
ریخته در جان
دستی بکش
تورج آریا
...و سبـز می شـود جـانـم
وقتـی کـه...
از آوای نگاهت باران می بارد
تورج آریا
آبی چشمانت
نقش به آسمان
بی رنگ نقاشی زد
از گوشه طوسی بوم
قطره ای در امتداد شب چکید
دستان لرزان باد
حجم سرگردان
گیسوانت را
به ساقه های ترد بابونه پیوند زد
ماه در سکوت دریا شکست
هر نیم در
سیل بی بدیل
اشک گونه هایت
بر حصار گوش تو گیلاس شد
در حاشیه بوم رنگ راکد انتظار
نیلوفری،
رد پای مردی را سایه روشن کشید....
تا واقعیتی
در خیال ستاره ای دور
لبخند خاطره
همسفر چشمان من شود
تورج آریا
زیبا
نمی دانم
از زندان بی امید سحرگاه بنالم
یا شب های سخت تنهایی
یا از زخمی که بر دل نشاندی
زیبا
درختی تناور م
بی هیچ قلب و ثمر
در کویر بی سرانجام
بیا و
بر این پوچی بی حاصل
آخرین ضربه را تو بزن
زیبا
چه شبها
آه چه شب ها...
آه کِ چه شب ها...
درانبوه گیسوانت ردی به خاطره نشسته
وآغوشی به یادگار
من
هنوز
در خوابگاه تاریک خود
ماه تورا می بینم
راه شیری خورشیدِ
لبهای تو،
شب ستاره بوسه هایت
تا تنهاترین نقطه ی وجود
به تو می اندیشم
زیبا
زیبا...!
این منم
مسافر همه
راه های رفته ،
بلدِ آمدن ها
بیا
تا تمام چشم انتظارِی
مرا از سر دلتنگی جاده بگیر
تورج آریا
اسمِ تو روی لبم بود،واسه من شده نفس
مثِ آوازقدیمی ،پر تکرار و هوس
دل من هوای تو ، تو کوچه های طی شده
همه رنگای قدیمی ؛ اسم تو روش حک شده
واسه خنده های خورشید ؛ پشت یک رنگین کمون
تبِ آواز قشنگت ؛ واژه هاش تو آسمون
رقص گلبرگای پاییز، یاد آفتاب ای دور
غم بارون قشنگت ؛ روی گونه های شور
شبم از ستاره دل خون، شب تو همدم ماه
یاد احساسِ غمامون ، چشامون شرجی راه
توی تاریکی غربت ، عشق ما ستاره پوشِ
یه شقایق رو بِ بادِ ، همه فصل ها به دوشِ
یاد تو همیشه اینجاست ،واسه یه دوره گرد
این مسیرِ زندگی شد، کولی ام کولی درد
ای رفیق جون پناهِ و شب و خسته گیِ هم
عشق از آینه پر بود ، دستامون تو دستِ غم
تورج آریا
پاییز
صدای توست
در نوار دلتنگی ؛
که شب آواز می خواند...
غمناک و پیوسته
رشته های زمستان را...
من
سر دوراهی زندگی و مرگ
تنهاییم
را سر میکشم
تورج آریا
برگرد به خاطرات
به عشق
جایی
که تو تکرار می شویی
جایی
که من آغازمی شوم
و دوست می دارم
با تو
تکرار هر آغاز را...
تورج آریا