یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

یک روز آرام✈

شمع در تاریکی عاشقانه تر میسوزد...

تو باید ببخشی که من بی قرارم

تو باید ببخشی که من بی قرارم
که دست خودم نیس
که بی اختیارم
بدون اجازه بهت خیره میشم
بدون اجازه تو رو دوست دارم

تو باید ببخشی ، توو یه حال دیگه م
که حرفی ندارم که چیزی نمیگم

نه اینکه دل من بهونه بىاره
نه اینکه به پای غرورم بذاره
تا وقتی کنارم نشستی عزیزم
یه حرفایی هستش که گفتن نداره!

من خویشاوند نزدیک هرانسانی هستم


من خویشاوند نزدیک هر انسانی هستم
که خنجری در آستین پنهان نمی‌کند


« احمد شاملو »

چه می پرسی چندین بهار؟

چه می پرسی چندین بهار؟
وقتی در من زمان شمار
چهل و سه....
چهل و چهار ....
خزان ها را می شمارد

حسین منزوی

از من نشانی نپرس

از من نشانی نپرس
من خودم گم شده‌ام

زن بودن خیلی قشنگه!

زن بودن خیلی قشنگه!
چیزیه که یه شجاعت تموم‌نشدنی می‌خواد! یه جنگ که پایان نداره!
خیلی باید بجنگی تا بتونی بگی وقتی حوا سیب ممنوعه رو چید، گناه به وجود نیومد...

"اوریانا فالاچی"

ای آشنای من!

ای آشنای من!
برخیزو با بهارسفرکرده بازگرد
تا پرکنیم جام تهی از شراب را
وز خوشه های روشن انگورهای سبز
درخم بیفشریم می آفتاب را

به کجا رسیده بودیم که زمان

به کجا رسیده بودیم که زمان
را بر مثال اسطوره یی می نگریستیم؟
از کف شعر که
جزر کامل چشمان توست
گل های ابدی اقاقیا
بهار را اعتراف می کنند...

ساده ترین کار جهان این است که خودت باشی

ساده ترین کار جهان
این است که خودت باشی
و دشوارترین کار جهان این است که ،
کسی باشی که دیگران میخواهند