در صدا کردن نام تو

در صدا کردن نام تو
یک «کجایی؟!» پنهان است
یک «کاش می‌بودی»
یک «کاش باشی»
یک «کاش نمی‌رفتی»
من نام تو را
حذف به قرینه‌ی 
این همه دلتنگی و پرسش صدا می‌زنم.

#علیرضا_روشن

هر روز به این پایِ بی‌خاصیت می‌گویم

هر روز به این پایِ بی‌خاصیت می‌گویم
مرا پیشِ یارم ببر
امّا
به محلِ کار می‌رسم
به محلِ خرید
به محلِ خواب!
علیرضا روشن

هی خانم که خیره نگاه می‌کنی

هی خانم
که خیره نگاه می‌کنی
لباسم شبیه او بود یا قد و قواره‌ام ؟
شرم نکن من درد تو را می‌فهمم
من هم به یاد او
به ابرها و آدم‌ها
حتی به دیوار
خیره شده‌ام
هر چه دلت می‌خواهد نگاه کن

علیرضا روشن

هی خانم که خیره نگاه می‌کنی

هی خانم
که خیره نگاه می‌کنی
لباسم شبیه او بود یا قد و قواره‌ام ؟
شرم نکن من درد تو را می‌فهمم
من هم به یاد او
به ابرها و آدم‌ها
حتی به دیوار
خیره شده‌ام
هر چه دلت می‌خواهد نگاه کن

علیرضا روشن

صبر

هر روز به این پایِ بی‌خاصیت می‌گویم

هر روز به این پایِ بی‌خاصیت می‌گویم
مرا پیشِ یارم ببر
امّا
به محلِ کار می‌رسم
به محلِ خرید
به محلِ خواب!

-----------------

علیرضا روشن

هزار نفر به تو خیره می‌شوند و آه می‌کشند

هزار نفر
به تو خیره می‌شوند و آه می‌کشند
که سهم که می‌شوی ؟
هزار نفر در حسرت تو
تو در حسرت یکی ‌
همه تنهاییم

علیرضا روشن

تنهایی

تنهایی

از مماس با پوستت آغاز می شود

جز تو

همه از تو دورند

"علیرضا روشن"