ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
مرا برای دزدیدن تکه نانی به زندان بردند
وپانزده سال تمام
در آنجا هرروز سه قرص کامل نان مجانی خوردم..
ما مردم را به اندازه کارهای خوبی که برای ما کرده اند
دوست نمی داریم..
بیشتر برای کارهای خوبی که ما برای آنها کرده ایم
دوست می داریم..
"تولستوی"
پرنده ای که نداند آزادی چیست؟
وقتی در قفس باز بماند
سرما می خورد...
.
.
می کوشم غم هایم را غرق کنم
اما نامردها یاد گرفته اند شنا کنند..
روزها رفت ولی یاد تو کمرنگ نگشت
شام ها رفت ودل ساده من سنگ نگشت
ذهن من بستر صدخاطره با یاد تو بود
یادت از صفحه این خاطره بی رنگ نگشت..